۱۳۹۵ دی ۲۴, جمعه

تغییر دهیم اگر می توانیم

افکار متغیر،تصاویر ذهنی متفاوت،همه در چرخش ذهنی هستند و جایگاهشان در ذهن تغییر می کند.گاهی با عمر کوتاه و گاهی با عمر بلند.
مسائل بالا یک طرف قضیه ی پیچیده ی ما تشکیل می دهند.
ضرب المثلی هستش که می گه :"جلوی ضرر رو هر جا بگیری منفعته"
البته همین که تشخیص بدی در حال ضرر هستی یا در حال سود بردن،بیشتر جریان رو حل کردی.
بعد دیگه ی این قضیه داستانیه به نام تغییر.شما یک مسیری رو اومدی و بعد از نگاهت به اطراف متوجه می شی که مسیر رو اشتباه اومدی،ای دل غافل.انواع  مختلفی از تابلوهایی که در اطرافت می بینی اطلاعات مختلفی رو به مغزت تزریق می کنن که همین خود باعث گمراهی مضاعف می شه(جمله ی مذکور حکایت از این داره که دنیای امروزی سرشار از اطلاعات هستش که اگر کمی غفلت کنی در هجمه  های اون غرق می شی و گام به مسیر اشتباهی می گذاری.
کمی توجه به مسیرت  بررسی می کنی  راه رو اشتباه اومدی یا اینکه راه اشتباهی نشونمون دادن یا اینکه تنها راه ممکن همین بوده یا اینکه آن راهی که در توان ما بوده همین بوده.چه می تواند کرد باید به علت بیشتر از معلول توجه کرد.
از همان دورانی که خودمان را شناختیم و آگاهیمان در حال کامل تر شدن بود تاثیر پذیریمان از محیط و اطراف باعث سخت تر شدن انتخاب می شد.(شاید همین محیط بهانه ایی برای فرار از مسئولیت باشه)
همه ی جمله های بالا رو که بهشون توجه کنی  در اون ها فرآیند انتخاب رو می بینی و متوجه می شی که انتخاب در برهه هایی از مسیر  آینده و هدف زندگی ما رو مشخص می کنه.با کمی توجه و تفکر می بینی که انتخاب سخت تر و پیچیده تر از اونیه که فکرش رو می کنی.باید برای انتخاب و گزینش آموزش دیده باشی باید بدونیم که هر انتخابی مسیری رو به دنبال داره و این مسیر پیچ و خم هایی داره که اگه آمادگیش رو نداشته باشی  کارت ساختست.باید یاد گرفت که انتخابی داشته باشی که بیشترین هماهنگی رو با ذهنت و هویتت داشته باشه(دهن و فکر ارجاع شود به بند اول این نوشته)زیاد که بررسی می کنیم می بینیم این دوراهی که من در اونجا مسیر رو اشتباه انتخاب کردم خیلی دورتر از انه که فکرش رو می کنم.
همه ی نشانه های بالا یک چیز رو می گن اون چیزی نیست جز تغییر.باد مسیرت رو تغییر بدی ولی تغییر چیز راحتی نیست،تغییر یعنی شکستن عادت ها و نقص اون عادت هایی که باهاش خو گرفتی.مسیری رو اومدی ولی از این جا به بعد باید مسیر جدیدو محیط جدیدی رو انتخاب کنی.نیاز به یک دگرش و دگردیسی اساسی داریم که گاو نر می خواهد و مرد کهن و انرژی زیادی رو از آدم می گیره.
موارد بالا رو خیلی از آدم های اطرافم باهاش درگیر هستند و انرژی زیادی ازشن گرفته می شه.
من هم شاید مسیرم غیر از اینی می بود که هست.شاید شاعر شاید نویسنده  شاید تحلیل اقتصادی.کسی چه می دونه.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر